اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛
آگاه باشید آن که من سرپرست اویم پس این على سرپرست اوست! خداوندا؛ دوست بدار آن را که سرپرستى او را بپذیرد و دشمن بدار هر آنکه او را دشمن دارد و یارى کن یار او را و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.
خطبه غدیر
شاید شما هم شبیه من باشید. ایام امتحانات که میشود فکرم همهجا سیر میکند الّا آنجا که باید باشد. یک صفحه که میخوانم، کتاب را از اول به آخر، نوبهی بعد از آخر به اول تورق میکنم.
بیمروت! مگر خواندنشان تمام میشود! همچین کش میآیند... لحظهشماری میکنم کِی امتحان تمام شود تا این کتاب درسی هم برود کُنج کمدِ بالایی، در جوار باقیِ همقطارانش تا دیگر نبینمش!
اما این امتحانِ تهتغاری، چنان در دلم جا خوش کرده که دوست دارم پیاپِی بخوانمش. فیالحال، مسافرِ سفرِ سلوک الی الله شدهام و در خیالاتِ رسیدن به مطلوب و فنا شدن در محبوب به سر میبرم! باشد که این حالم دائمی باشد.
نصیحتهای امتحاننوشت: استاد شجاعی کلام و قلم نافذی دارند. پیشنهاد میکنم حتما سه جلدی مقالات استاد شجاعی را بخوانید.