جناب عبدالعظیم مرد بسیار بزرگی است. مردم مقامات علمی این بزرگوار را نمیدانند. تجلیل از جناب عبدالعظیم، تجلیل از علم و جهاد و زهد و تقواست.
ایشان صائم النّهار و قائمالّلیل بوده است. در حالات ایشان نوشتهاند: در مدتی که ایشان در ری زندگی میکرد، همهی روزها را روزه میگرفت و همهی شبها را مشغول عبادت بود. اینها حقّاً و انصافاً چیزهای خیلی مهمّی است. در فضیلت ایشان روایات معروفی وارد شده است.
حضرت هادی علیهالسّلام به یکی از اهالی ری که از زیارت امام حسین علیهالسلام میآمد، فرمود: «اگر میرفتی عبدالعظیم را زیارت میکردی، ثوابی را که از زیارت امام حسین نصیبت شده است به تو میدادند.»
ما در جوار جناب عبدالعظیم زندگی میکنیم، شوق کربلا هم داریم؛ امّا کمتر توفیق پیدا میکنیم به زیارت این بزرگوار برویم. این یک روایت، که مقام معنوی حضرت عبدالعظیم را نشان میدهد.
آن روز، امام هادی علیهالسّلام میخواستند این مشعل در این نقطه از ایران بدرخشد. بیخود تعریف نمیکردند. میخواستند دلهای آحاد ملّتِ مسلمان را در این نقطهی عالم به وسیلهی نور این مشعل که از انوار اهلبیت علیهمالسّلام است و آن روز از دنیا هم رفته بود و دیگر خطری او را تهدید نمیکرد، روشن کنند.*
* ۱۳۸۲/۳/۵ _ مقام معظم رهبری
طبق معمول هر سهشنبه راهیِ برنامهی سهشنبههای مهدوی شدیم. از چند روز قبلتر ایدههایمان را روی هم ریختیم تا برای حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای، برنامهای تاثیرگذار داشته باشیم.
کاربرگهای رنگآمیزی کودکان با موضوع انتخابات و عشق به وطن آماده شد. سرودهای انقلابیِ پر شور درفضای پارک پخش شد. تختهی وایتبرد به دو قسمتِ «من رای میدهم...»؛ «من رای نمیدهم»، تقسیم شد.
هر کس که رای میداد، دلیلش را مینوشت و بعد از آن اثر انگشتش را روی درختی که به عنوان درخت انقلاب طراحی شده بود به نماد شرکت در انتخابات ثبت میکرد.
آنانی که جزو «من رای نمیدهم»ها بودند هم، دلیلشان را مینوشتند و بعد از آن نوبت ما بود که وارد میدان شویم و آنها را برای شرکت در انتخابات قانع و ترغیب کنیم.
سهشنبههای عاشقی این هفتهی ما رنگ و بویی انتخاباتی به خود گرفت. جهاد هنوز ادامه دارد، پس برای حفظ حرمِ جمهوری اسلامی وارد میدان شویم...
امیرالمومنین علی علیهالسلام در توصیف جزیرةالعرب، پیش از بعثت و در عصر جاهلیت، میفرماید:
خداوند، پیامبر اسلام،
حضرت محمد _ صلوات الله علیه_
را هشدار دهندهی جهانیان مبعوث فرمود،
تا امین و پاسدار وحی الهی باشد.
آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشته، و در بدترین خانه زندگی میکردید؛
میان غارها، سنگهای خشن و مارهایِ سمّیِ خطرناک، فاقد شنوایی، بسر میبردید؛
آبهای آلوده مینوشیدید و غذاهای ناگوار میخوردید؛
خون یکدیگر را به ناحق میریختید و پیوند خویشاوندی را میبریدید،
بتها میان شما پرستش میشد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود.*
آری! جهانِ غرق در ظلمت و تاریکیِ جاهلیت در انتظار طلوعِ خورشیدِ هدایت، لحظهشماری میکرد، و «خداوند سبحان به لطف و کرمش بر بشریت، منت نهاد».**
اینک فصل ولادت و ظهور اسلام است. ظهور دینی جاودانه، ظهور دین خاتم، با آمدن خاتم الأنبیاء ختم کنندهی دفتر نبوت و با آمدن معجزهای جاودان. اینک زمان عروج محمد تا سدرةالمنتهی، تا وصال با معبود، تا پیوند با عالم لاهوت ازلیست.
و محمد مبعوث شد، برای تجلی حق در برابر باطل، برای اثبات توحید ناب در برابر شرک و کفر ستیزی، برای چنگ زدن به عروةالوثقی و رهایی از چنگال طاغوت...
سلام بر محمد، سلام بر احمد،
سلام بر طه و یس، سلام بر بشیر و نذیر،
سلام بر نبی و رسول، سلام بر خاتم النبیین،
سلام بر پیامبر مهربانیها،
سلام بر تو ای رحمة للعالمین...
ـــــ
* نهجالبلاغه/ خطبه ۲۶
** «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»؛ آلعمران/ ۱۶۴
ای کوثر صبر ولایت! مگر میشود از تو گفت و به کربلا نرسید...
«السلام علیک یا امالمصائب یا زینب صبور»
<< 1 ... 13 14 15 ...16 ...17 18 19 ...20 ...21 22 23 ... 52 >>