رمضـان به  نیمـه رسیـد...

بدر ماه رمضان، خجسته مولود رمضان، از پس ابرهای رحمت، شروع به درخشیـدن کرد . 

 ای تنـهاترین مــولود رمضان، نام زیبایت زینت‌بخش همه خوبی‌هاست...

به یُمن قدمت جای جای شهرمان، جشن و پایکوبی‌ست...

گوشه‌ای سفره اطعام و اکرام یتیم...

گوشه‌ای جشن گلریزان است...

ای سرچشمه کرامت و بخشش، منم گدای در خانه تو...

مستمندم، مستمندم ...

به کرامتت مرا سیراب کن...

امام خوبیها، حسن جان، تولدت مبارک ...

 

تقدیم بـه امام حسن مجتبـی (علیه السلام)

 

 

   چهارشنبه 9 خرداد 13977 نظر »

 

" شکستـن نفـس "

باران شديدی در تهران باريده بود. خيابان 17 شهريور را آب گرفته بود. چند پيرمرد می‌خواستند به سمت ديگر خيابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهيم از راه رسيد. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پيرمردها، آنها را به طرف ديگر خيابان برد. ابراهيم از اين کارها زياد انجام می‌داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خيلی بين بچه‌ها مطرح بود!

 

 خاطره جمعی از دوستان

♦ برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 

 

 

   دوشنبه 7 خرداد 1397نظر دهید »

 

 

باغبانی بذر گلی را درون گلدان کوچکی با عشق، کاشت و مراقبت کرد.

تا اینکه روزی... جوانه‌ای از دل خاک بیرون زد. جوانه‌ای نحیف که نیازمند آب بود و غذا و نور خورشید... 

آفت‌هایی جوانه را تهدید می کرد...

باغبان با تمام وجود مراقب او بود... جوانه ریشه در خاک دوانید و تبدیل به گلی زیبا شد.

دیگر گلدان برای گل تنگ بود...  باغبان گل را درون باغچه کاشت...

ولی باز هم گل نیازمند مراقبت باغبان بود...

خدای مهربانم، من آن گلم و تو باغبان من... 

تو با تمام عشقــت مراقب من بودی و به من روزی دادی؛ از زمانی که نطفه‌ای ناچیز بودم تا به اکنون...

هر آنچه نیاز داشتم به تو روی آوردم و تو نیازم را به لطف و جود و کرمت برآوردی...

هرچند که من بنده‌ای ناشکر و خطاکار بودم اما تو در همه حال پذیرای من بودی و مرا دست خالی از در خانه‌ات بازنگرداندی...

حتی اگر از گلدان تنگ دنیا، به باغچه بزرگ و ابدی آخرت سفر کنم باز هم به تو نیازمندم...

پس خداوندا !!! این بنده ضعیف و حقیرت را دریاب...

 

«اِلـهی رَبَّیتَنی فی نِعَمِکَ وَ اِحْسانِکَ صَغیراً وَ نَوَّهْتَ بِاسْمی کَبیراً...»

خدایا به نعمت و احسانت پرورشم دادی در دوران کودکی، و شهرت دادی مرا در بزرگیم...

 

فـــراز نهـــم از دعـــای ابوحمــــزه

 

 

   شنبه 5 خرداد 1397نظر دهید »

                

 

 اندک اندک زمستان رخت بر می‌بست و ما در فکر تهیه وسایل نو برای خانه‌ی جدیدی بودیم که قرار بود، فصل بهار تحویل بگیریم، تا جایگزین وسایل کهنه و فرسوده قدیمی کنیم. تحویل سال نو منزل یکی از اقوام همسرم بودیم. بعد از نامگذاری سال جدید به نام و شعار «حمایت از کالای ایرانی» توسط مقام معظم رهبری، ما مشغول بحث پیرامون این موضوع شدیم.

کم‌کم بحث به خرید لوازم منزل جدید ما رسید؛ که کالای ایرانی بخریم یا خارجی. اکثریت جمع حاضر اصرار بر خرید کالای خارجی داشتند و مخالف خرید کالای ایرانی بودند. بحث داغِ داغ شده بود... در حین بحث همسرم که همیشه یک داستان، شعر و یا ضرب‌المثلی در گنجینه‌ی علومش نهفته دارد؛ داستانی تعریف کرد. داستان کریم خان زند و بشقاب چینی!!!

و امّا داستان از این قرار بود که …

نمایندگان انگلستان مقداری ظروف چینی به عنوان هدیه و پیشکشی تقدیم کریم خان زند می‌کنند، اما او با وجود آن ظروف چینی، همچنان در ظروف مسی غذا می‌خورد. یکی از بازرگانان به او می‌گوید: «وکیل الرعایا»، شما لایق این ظروف چینی هستید، پس چرا هنوز در ظروف مسی غذا می‌خورید؟! در همین موقع کریم خان بشقاب چینی را بر زمین زد و بشقاب تکه تکه شد، آنگاه بشقاب مسی را زمین زد و بشقاب سالم ماند. کریم خان گفت: مردم ایران باید با همین ظروف مسی آشنا و به ساخت کشور خود راضی و خرسند باشند تا تهیدست و فقیر نشوند…

  این داستان جای تأمل داشت و دو نکته:

اولاً : مقایسه کیفیت دو کالا در این داستان، حاکی از آن است که باید تولیدات داخلی به لحاظ کیفیت قابل مقایسه و در سطح بالاتری از کالای خارج باشند؛ همانطور که رهبر عزیزمان بر این موضوع نیز تأکید بسیاری داشتند.

ثانیاً: اگر همه ما اینگونه تفکّری داشته باشیم و نسبت به تولید داخلی اینطور متعصب،  آنوقت چشم به دست بیگانگان نمی‌دوزیم و به خود‌کفایی و استقلال ملی می‌رسیم، ارز ما از کشور خارج نمی‌شود، کارگر ایرانی حمایت می‌شود، بیکار نمی‌شود، تهیدست و فقیر  نمی‌شود و...  

 

?کلام آخر: دوست عزیز بشقاب چینی شکسته را به خاطرت بسپار!

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ. ن 1: همه با عزمی استوار، پیش به سوی حمایت از کالای ایرانی و لبیک گفتن به ندای رهبر عزیزمان.

پ. ن 2: تولید کننده داخلی به دنبال تولید کالای با کیفیت باش. (( :

 

 

   پنجشنبه 3 خرداد 139715 نظر »

 

? شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون

? سوره بقره,آیه 185

 

ویژگی ماه مبارک رمضان: ماه مبارک رمضان ماهی است که "قرآن" در آن ماه نازل شده است

ویژگی کتاب قرآن: " کتاب قرآن " راهنما و هدایت کننده مردم است و دارای دلایل روشن برای هدایت بوده و وسیله تشخیص حق از باطل است.

احکام ماه مبارک رمضان: هرکس هلال ماه رمضان را مشاهده کرد و در وطن خود بود باید روزه بگیرد و هر کس در ماه مبارک رمضان مریض یا مسافر باشد و نتواند روزه بگیرد بجای آن در روزهای دیگری غیر از ماه رمضان باید قضای آن روزه ها را بگیرد.

خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و هرگز برای شما سختی نمی‌خواهد و خداوند می‌خواهد با گرفتن قضای روزه, سی روز ماه رمضان را کامل کنید. بنابراین وظیفه شما بندگان این است که بخاطر هدایت‌هایی که خداوند نموده, خداوند را بزرگ بدارید و نسبت به او شکرگزار باشید.

 

 

 

منبع : آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن کریم/ تألیف مهدی محمودیان

 

 


موضوعات: نور مبین
   پنجشنبه 3 خرداد 13975 نظر »

1 ... 34 35 36 37 38 39 ...40 ...41 43 45