« هموطنهایی از جنس علی آقا! | جاده زندگی ... » |
اسبابکشی با همه سختیهاش، یه خوبیهایی هم داره؛ زنده شدن خاطرات، پیدا شدنِ چیزهایی که گُمِشون کردیم... امروز لابلایِ بازارِ شامِ اسبابکشیمون، همین که داشتم کتابهای بچهها را مرتب میکردم؛ پیداش کردم؛ یک هدیه ارزشمند از طرف یک دوست، برایِ پسرم طاها. یک کتاب!
معرفی کتاب
کتابِ «ماهی، تُنگ، دریا»؛ کتابی است برای آشنایی کودکان با خوبیها و مهربانیهای امام زمان، همراه با رنگآمیزی. در این کتاب ماهیها با امام زمان حرف میزنند و از خوبیهای او میگویند.
«من امروز به ساحل دریا آمدهام.
در این دریا، صداقت و یکرنگی موج میزند.
اینجا دریای محبت امام زمان (ارواحنا فداه) است.
اینجا مسجد مقدس جمکران است.
من یک تنگ ماهی با خود آوردهام.
تنگ سفید من کاغذی است.
روزها کنار ساحل جمکران مینشینم.
چشم به راه میدوزم.
تا آن کشتی نجات بیاید.
هر روز به یاد خوبیهای او یکی از ماهیهایم را رنگ میکنم.
ماهیها با امام زمان حرف میزنند.
من هم با امام زمانم حرف میزنم.
ماهی من میگوید: وقتی میآیی، آسمان آنقدر میبارد که تنگ من پر از باران میشود.
من میگویم: وقتی میآیی همهی ابرهای آسمان میبارند و همه جا را سیراب میکنند...»
«میدانم که او میآید و ماهیهای قشنگم در دریای دوستی رها میشوند...»
*ماهی، تُنگ، دریا/ تألیف: محمد علی زارع/ تصویرگر معصومه حاجیوند/ انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم
فرم در حال بارگذاری ...