سایبانِ توریِ سبز رنگ موکب، آفتاب سوزان مسیر مشایه را به هزاران ذره‌ی نور روی زمین تبدیل کرده بود. از هوایِ داغ و شرجی موکب کلافه بودم. انگار زیر یک پتوی بخار گرفته دراز کشیده باشم. تنها نقطه‌ی نجات، روبرویِ کولر گازیِ نیمه‌جانی بود که با صدایی شبیه… بیشتر »
   چهارشنبه 15 مرداد 1404نظر دهید »
اینجا در گوشه‌ای از آخرین موکبِ سفر اربعینِ امسالمان نشسته‌ام و دفتر این اربعین را یکی‌یکی ورق می‌زنم. از همین الان دلتنگم و زیر لب زمزمه می‌کنم: "می‌شود باز هم کربلای حسین و اربعینش را ببینم!" بیشتر »
   چهارشنبه 15 شهریور 1402نظر دهید »