نمی‌دانم قصه‌ی نخلهای بی‌سر را شنیده‌اید یا نه؟ نخلهایی که اگر زبان باز می‌کردند، حرفهای زیادی برای گفتن داشتند؛ حرفهایی از جنس مقاومت، ایثار و ایستادگی. نخلهایی که یادگار هشت سال حماسه و نبرد در جبهه‌های جنگ‌اند؛ سمبلی از مقاومت و پیروزی. نخلهایی که ایستاده مُردند.

 

ایستاده چون نخل

 

قصه‌ی آنهایی که سرشان رفت امّا قولشان نه. آنهایی که برای آزادی وجب به وجب خاکشان به خاک و خون غلطیدند اما سر در برابر دشمن خم نکردند. آنان که درس گرفته‌ی مکتب عاشورایی بودند و به اطاعت از فرمان امامشان چون نخل ایستادند و ایستادگی کردند.

قصه‌ی شهید همّت‌ها، شهید خرّازی‌ها، شهید جهان‌آراها ...

حکایت کسانی که آماده در رکاب امامشان بودند، نه حکایت آنهایی که به دنبال افزایش نرخ ارز و دُلارند! نه آنهایی که به دنبال احتکار اجناسند! نه آنهایی که حتی به هموطن خودشان هم رحم نمی‌کنند! و نه آنهایی که فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند!

قصه‌ی این ایستادگی‌ها هنوز هم ادامه دارد. دفاع از حریم اسلام حدّ و مرز نمی‌شناسد. هر کجا بدخواهان و دشمنان اسلام به دنبال توطئه‌اند، مدافعان حریم اسلام و ولایت آماده‌اند و مایه‌ی مباهات.

 

قصه‌ی نخلهای بی‌سر

 

   پنجشنبه 12 مهر 139733 نظر »

 

«هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند.»

 

 

اعتقادم این است که اگر‌ چه جنگ به خودی خود موضوعیتی ندارد، اما عرصه‌ی بسیار مهمی برای بروز روحیه‌ی اسلامی و انقلابی و خصلتهای مسلمانی درست است؛ از این جهت بسیار ارزشمند است ... ما حالا دیگر جنگ نداریم و نمی‌خواهیم به دست خودمان یک جنگ درست کنیم که عرصه‌ی انقلاب بشود، لیکن آن هشت سال جنگ تحمیلی بایستی تاریخ ما را تغذیه کند ... این یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم، یا نه؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم. امام سجاد علیه السلام توانست همان چند ساعت، گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر علیه السلام و ائمه بعد از ایشان استخراج کردند و آنچنان این چشمه جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاریست و همیشه در زندگی مردم منشأ خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که چکار باید کرد، الان هم همینطور است.*

 

*بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات جنگ٬ ۱۳۹۰/۴/۲۵

 

 


موضوعات: مناسبت‌ها
   سه شنبه 10 مهر 139710 نظر »

 

پاییــز

انتظار

می‌رسد مرا بهار

 

پاییز برگ ریز

 

و من منتظر شکفتن‌های بعد از این بَرگریزانم!

 

 


موضوعات: کوتاه نوشت
   دوشنبه 9 مهر 13975 نظر »

 

قرن‌هاست که می‌گوییم: «ای کاش روز عاشورا در کنارت بودیم، حسین جان!» و آن‌گاه با نوحه‌ای جانسوز، گریه سر می‌دهیم و به پهنای صورت، اشک می‌ریزیم و حسرت‌مان را تکرار می‌کنیم: «ای کاش روز عاشورا در کنارت بودیم، حسین جان!»

ادامه »

   جمعه 30 شهریور 139713 نظر »

 

«بی‌تفاوت‌ها سقوط می‌کنند!!!»*

خواستم بی‌تفاوت از کنارش بگذرم، امّا ترس از سقوط به یکباره مرا هُل داد میان «اجتماع عظیم عاشوراییان» تا بدانم قصّه چیست؟ قصّه، قصّه‌ای بود دیرینه و آشنا. عدّه‌ای به دنبال برافراشته شدن پرچم سبزِ عدالت بودند، عدّه‌ای به دنبال دِرهم و دینار و مُلک و پادشاهی، عدّه‌ای هم بی‌تفاوت!

چرا بی‌تفاوتید؟! پهنای آسمانها و زمین پُر شده از ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی»

ـ [آخر به من و شما چه دَخلی دارد؟ جنگی‌ست میان دو حِزب، یک طرف حسینیان و یک طرف یزیدیان. یک طرف پیروزِ میدان و یک طرف... چه فرقی به حالِ من و شُما دارد؟]

لبیک‌گویان چه اندکند! اگر بی‌تفاوت نبودید، اگر به نِدای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام لبیک می‌گفتید، شاید تاریخ جور دیگری رقم می‌خورد.

امّا، قصّه‌ی این بی‌تفاوتی‌ها بر می‌گردد به خیلی پیش‌تر، به زیر سایبانِ سقیفه. «قُتِلَ الحُسَینُ یَومَ السَّقِیفَه».

اگر سقیفه نبود، اگر بی‌تفاوتی عدّه‌ای نبود، اگر...

قیام امام حسین‌علیه‌السلام برایِ آن بود که نسبت به دینش، اعتقاداتش، امور مسلمین، ظلم و ستم... بی‌تفاوت نبود.

چرا بی‌تفاوت شُدید؟ چرا رنگ حسینی نگرفتید؟

امّا، بی‌تفاوت‌ها سقوط کردند؛ پایانِ قصّه آنهایی ماندند که نسبت به امام حسین بی‌تفاوت نبودند، آن کاشی‌ای بر رویِ دیوار ماند که نقش و طرح حسینی به خود گرفت...

قصّه‌ی این بی‌تفاوتی‌ها هنوز هم ادامه دارد، دُور و بَرِمان را که خوب نگاه کنیم این بی‌تفاوتی‌ها را می‌بینیم! بی‌تفاوتی نسبت به مشکلات مردم، نسبت به مسائل روزِ جامعه... عدّه‌ای تغییر مسیر داده‌اند!

مراقب این بی‌تفاوتی‌ها باشیم!

 

* شعار مجموعه فرهنگی عاشوراییان،  ویژه برنامه سوگواری اباعبدالله‌الحسین (علیه السلام)، در « اجتماع عظیم عاشوراییان » از شب اول دهه محرم الحرام، اصفهان، خیابان سجاد روبروی گلستان شهدا

 

   دوشنبه 26 شهریور 139716 نظر »

1 ... 35 36 37 ...38 ... 40 ...42 ...43 44 45 ... 53