« قصصُ الله | عروسکِشان یا شهروندکُشان؟! » |
میخواهم از علی بگویم، امّا سخن از علی گفتن آسان نیست.
سلام بر امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام
سلام بر قرآنِ ناطق
سلام بر دینِ تحریف ناپذیرِ خدا
سلام بر آن روزی که ندای جبرئیل تمامی گستره آسمان را فرا گرفت: «ای پیامبر رسالتت را کامل کن»*
چشمانتان را باز کنید و خوب بنگرید؛ دستانِ علی در دستان پیامبر است.
خوب گوش کنید؛ بانگ «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ» را میشنوید؟
بشتابید برای بیعت با او
برای میثاقی استوار
امّا،
چه شد که پیمان شکستند؟!
چه شد که دین خدا را تحریف کردند؟!
چه شد که خلافتش را غصب کردند؟!
چه شد که علی تنها شد؟!
چه شد که علی سکوت کرد؟! 25 سال سکوت دردآور!
شاید که نه، قطعاً علی را نشناختند، که:
«عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ»
مراقب باشیم و بر عهد و پیمان خود استوار. علی زمانه را تنها نگذاریم.
* يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
اى پيامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى رسالتش را به انجام نرساندهاى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. بیگمان، خدا گروه كافران را هدايت نمىكند. (مائده/ آیه 67)
فرم در حال بارگذاری ...