| « میخواهم برای تو بنویسم | شب عاشقی و دلدادگی ... » |

خاطراتی از فصل زرد اسارت در اردوگاههای بعثی عراق، خاطراتی بس تلخ و گاه شیرین از لحظه لحظههای اسارت تا پایان فصلِ اسارت و طلوع آفتاب رجعت بعد از سالهای طولانی دوری و فراق.

«باغ ملکوت» خاطرات اسیر آزاد شده مهدی لندرودی از فصل سبز جبهه و فصل زرد اسارت. قصّهای پر غصه از اسارت، بازجویی، شکنجه، دوری، فراق، غربت، تنهایی، داغ هجران امام... و در آخر طعم شیرین آزادی.
این قصه را دنبال کردم؛ پا به پای اسرا از این اردوگاه به آن اردوگاه، لحظه لحظهاش را در خاطرم تصور کردم، تصورش هم دردناک و غمانگیز بود...


فرم در حال بارگذاری ...