کویرم تشنه باران
اے مُنتقم غمِ سرخِ حسین، کجایے...
خانه
آآآآآآ...
تا ترا از دور دیدم، رفت عقل و هوشِ من!* آنطوری عقل و هوشم را برد، که بیاختیار غرق تماشایش شدم. همهمههایی از انعکاسِ صدایِ بچگیهایم میشنیدم. وقتی با خواهر و برادرم روبرویش مینشستیم و نوبتی صدای “آآآآآآآآآ…” درمیآوردیم و با…
بیشتر »
کلیدواژه ها:
تابستان داغ
,
حاشیههای مسجدگردی من
,
مسجد جامع اصفهان
,
نوستالژی پنکه
موضوعات:
روزانه نوشت
,
عکاسیام
جمعه 11 مرداد 1398
21 نظر »
لینکــهاے کاربردے
خانه
اخیر
آرشیوها
موضوعات
آخرین نظرات
تازههاے وبلاگــ
نفسِ عمیقِ قبل از غواصی
آهای عبداللههای زمان!
با پیلاتس در خط مقدم جبهه
روضههایی که تکرار میشوند
حال شما چطور است؟
دعای مستجابِ خاکِ خنکِ عرفات
دیدار در بهشت
تسلط بر مغزها
ماجراهای اتوبوس خط ۲۱
ما ساندیسخورا
پُر بازدیدها
نامهای به همکلاسی
فاصله، فقط چهار انگشت! از گوش تا چشم
یا ستار العیوب
خاک مرده سرد است!
حمایت از کالای ایرانی، راهکارها و رخنهها + یک تجربه خوشایند
یک فنجان چای با طعم عشق
بشقاب چینی شکستہ!!!
باغبـــان و گل ...
آآآآآآ...
شاهدانِ خاموش!
آدمها و خانههایشان
قانون سه هیچ
خانہ دوستــ
به سوی فردای روشن
قدمهاے عاشـ ــقے
خطخطی
شورِ شیرین
طوبای محبت
عصر غربت لالهها
سایه
صبا
اسـراء
حضرت آقا
تسنیم
طلبه نوشت
حاضران
أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ
طیبه
«کپی و نشـر مطالب با ذکـر منبع بلامانع است»
تماس