اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ 

آگاه باشید آن که من سرپرست اویم پس این على سرپرست اوست! خداوندا؛ دوست بدار آن را که سرپرستى او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن‏که او را دشمن دارد و یارى کن یار او را و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.

خطبه غدیر

 

 

   دوشنبه 27 تیر 1401نظر دهید »

 

 

همیشه فکر می‌کردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن. ارزش شب قدر را به نزول قرآن می‌دانستم، اما در شب قدری، حرفهایی را از استادی یاد گرفتم که همه‌ی معادلات ذهنم را به هم ریخت. سوره‌ی قدر را تفسیر می‌کرد و می‌گفت: آیا نزول قرآن، شب قدر را شب قدر کرده؟ یا اینکه شب قدر، شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است؟ مثل کسی که ازدواجش را که یک کار مهمی است در یک وقت ِ با برکتی قرار می‌دهد. برکت آن وقت، به ازدواج نیست.

نزول قرآن هم یک کار مهم و بزرگ است که در شب قدر اتفاق افتاده است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ یعنی اول شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده است. دلیلِ بهتر آیات بعدی است که شروع می‌کند به توضیحِ چیستیِ شب قدر.

«... لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛  تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ: سَلامٌ هِيَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ».

«أَنْزَلْناهُ»، فعل ماضی است، یعنی نازل کردیم و تمام شد. اما در معرفی شب قدر می‌گوید: «تَنَزَّلُ»، که فعل مضارع است. یعنی هنوز نازل می‌کنیم. یک عملی در این شب هر سال تکرار می‌شود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان می‌کند.

یادم هست، این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بودند. استاد چه می‌خواست بگوید. جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه می‌خواستند بیشتر بشنوند. استاد آرام، ولی محکم ادامه داد: «الْمَلائِكَةُ» یعنی «کل ملائکه». این الف و لام که بر سر ملائکه آمده است، در زبان عربی معنای «کل» می‌دهد. «الرُّوحُ»، همان رئیسِ ملائکه است. در آن شب، همه‌ی اینها متوجه زمین‌اند و فرود می‌آیند.

ادامه »


موضوعات: مناسبت‌ها
   پنجشنبه 1 اردیبهشت 1401نظر دهید »

 

جناب عبدالعظیم مرد بسیار بزرگی است. مردم مقامات علمی این بزرگوار را نمی‌دانند. تجلیل از جناب عبدالعظیم، تجلیل از علم و جهاد و زهد و تقواست. 

 

 

ایشان صائم النّهار و قائم‌الّلیل بوده است. در حالات ایشان نوشته‌اند: در مدتی که ایشان در ری زندگی می‌کرد، همه‌ی روزها را روزه می‌گرفت و همه‌ی شبها را مشغول عبادت بود. اینها حقّاً و انصافاً چیزهای خیلی مهمّی است. در فضیلت ایشان روایات معروفی وارد شده است. 

حضرت هادی علیه‌السّلام به یکی از اهالی ری که از زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌آمد، فرمود: «اگر می‌رفتی عبدالعظیم را زیارت می‌کردی، ثوابی را که از زیارت امام حسین نصیبت شده است به تو می‌دادند.»

ما در جوار جناب عبدالعظیم زندگی می‌کنیم، شوق کربلا هم داریم؛ امّا کمتر توفیق پیدا می‌کنیم به زیارت این بزرگوار برویم. این یک روایت، که مقام معنوی حضرت عبدالعظیم را نشان میدهد. 

آن روز، امام هادی علیه‌السّلام می‌خواستند این مشعل در این نقطه از ایران بدرخشد. بی‌خود تعریف نمی‌کردند. می‌خواستند دلهای آحاد ملّتِ مسلمان را در این نقطه‌ی عالم به وسیله‌ی نور این مشعل که از انوار اهل‌بیت علیهم‌السّلام است و آن روز از دنیا هم رفته بود و دیگر خطری او را تهدید نمی‌کرد، روشن کنند.*

 

* ۱۳۸۲/۳/۵ _ مقام معظم رهبری

   چهارشنبه 19 آبان 1400نظر دهید »

 

امیرالمومنین علی علیه‌السلام در توصیف جزیرة‌العرب، پیش از بعثت و در عصر جاهلیت، می‌فرماید:

خداوند، پیامبر اسلام،

حضرت محمد _ صلوات الله علیه_

را هشدار دهنده‌ی جهانیان مبعوث فرمود،

تا امین و پاسدار وحی الهی باشد.

آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشته، و در بدترین خانه زندگی می‌کردید؛

میان غارها، سنگهای خشن و مارهایِ سمّیِ خطرناک، فاقد شنوایی، بسر می‌بردید؛

آبهای آلوده می‌نوشیدید و غذاهای ناگوار می‌خوردید؛

خون یکدیگر را به ناحق می‌ریختید و پیوند خویشاوندی را می‌بریدید،

بتها میان شما پرستش می‌شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود.*

 

آری! جهانِ غرق در ظلمت و تاریکیِ جاهلیت در انتظار طلوعِ خورشیدِ هدایت، لحظه‌شماری می‌کرد، و «خداوند سبحان به لطف و کرمش بر بشریت، منت نهاد».**

اینک فصل ولادت و ظهور اسلام است. ظهور دینی جاودانه، ظهور دین خاتم، با آمدن خاتم الأنبیاء ختم کننده‌ی دفتر نبوت و با آمدن معجزه‌ای جاودان. اینک زمان عروج محمد تا سدرة‌المنتهی، تا وصال با معبود، تا پیوند با عالم لاهوت ازلی‌ست.

و محمد مبعوث شد، برای تجلی حق در برابر باطل، برای اثبات توحید ناب در برابر شرک و کفر ستیزی، برای چنگ زدن به عروة‌الوثقی و رهایی از چنگال طاغوت...

 

سلام بر محمد، سلام بر احمد،

سلام بر طه و یس، سلام بر بشیر و نذیر،

سلام بر نبی و رسول، سلام بر خاتم النبیین،

سلام بر پیامبر مهربانی‌ها،

سلام بر تو ای رحمة للعالمین...

 

 

ـــــ

* نهج‌البلاغه/ خطبه ۲۶ 

** «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»؛ آل‌عمران/ ۱۶۴

   چهارشنبه 20 اسفند 13993 نظر »

1 2 4 5 ...6 ...7 8 9