« می‌خواهم برای تو بنویسمشب عاشقی و دلدادگی ... »

 

خاطراتی از فصل زرد اسارت در اردوگاه‌های بعثی عراق، خاطراتی بس تلخ و گاه شیرین از لحظه لحظه‌های اسارت تا پایان فصلِ اسارت و طلوع آفتاب رجعت بعد از سالهای طولانی دوری و فراق.

 

معرفی کتاب باغ ملکوت

 

«باغ ملکوت» خاطرات اسیر آزاد شده مهدی لندرودی از فصل سبز جبهه و فصل زرد اسارت. قصّه‌ای پر غصه از اسارت، بازجویی، شکنجه، دوری، فراق، غربت، تنهایی، داغ هجران امام... و در آخر طعم شیرین آزادی.

این قصه را دنبال کردم؛ پا به پای اسرا از این اردوگاه به آن اردوگاه، لحظه لحظه‌اش را در خاطرم تصور کردم، تصورش هم دردناک و غم‌انگیز بود...

  

   سه شنبه 23 مرداد 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: زكي زاده [عضو] 
سلام عزیز ، امروز 26 مرداد ،روز بزرگی برای خیلی ها علی الخصوص بازماندگان ایام جوانی و محبوس در اسارت بوده و هست ...فکر نکنیم از اسارت آزاد شدند و تمام ...باور کنیم در اسارت غم جوانان و جوانی کردن نا مطلوب عده ای اسیرند ....و غصه امروزه کمتر از اسارت نیست ...و در دل فریاد این عمار دارند ...التماس دعا ....
1397/05/26 @ 13:17
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
5 stars
سلام ممنون به وبلاگ ما سر زدی
1397/05/24 @ 08:57
نظر از: زكي زاده [عضو] 
سلام عزیزم خیلی و خیلی خوشحالم که دوست فعال و لطیفی مث شما دارم ....اگه من را قابل بدونید ....
1397/05/24 @ 07:19
پاسخ از: یار مهـــدی [عضو] 
5 stars
سلام بر شما ممنون از نگاه قشنگت دوست مجازی من
1397/05/24 @ 17:12
نظر از: زكي زاده [عضو] 
سلام صبحت به زیبایی دلهای خوش مث دل نازت .....
1397/05/24 @ 06:23
نظر از: زكي زاده [عضو] 
سلام عزیزم ...ممنون از مطلب زیبات برای گمشدگان دوران خوشی ها
1397/05/23 @ 22:24
پاسخ از: یار مهـــدی [عضو] 
5 stars
سلام دوست جان! بزرگوارید، نظر لطفتان است
1397/05/23 @ 23:12


فرم در حال بارگذاری ...