از آن دست جلساتی بود که حضور والدین در آن ضروری و یا به قول دخترم اجباری بود. طبق معمول جلسه‌ی تربیتی و مشاوره… همان جلسات تکراری و حرفهای همیشگی، حرفهایی که بلدیم اما گاها عمل نمی‌کنیم. جلسه شروع شد. خانم مشاور کلامش را با آیه‌ای از قرآن شروع… بیشتر »
   پنجشنبه 24 آبان 139725 نظر »
  قرار نیست که همیشه بهانه‌ای باشد، گاهی بی‌بهانه دلت می‌گیرد! بی‌بهانه دلت تنگ می‌شود!  بی‌بهانه چشمانت می‌گرید! بی‌بهانه لبانت می‌خندد! بی‌بهانه … امروز، روز بی‌بهانه‌های من است! دلم بی‌بهانه می‌گیرد!!! بی‌بهانه باران می‌خواهد! بی‌بهانه آرامش… بیشتر »

موضوعات: دل‌ نوشته
   چهارشنبه 16 آبان 139732 نظر »
  آمدند از پسِ فرسنگها فاصله، با پاهایی تاول‌زده و خسته، با دلی سوخته از داغِ مصیبتت، با چشمانی آبیاری شده از نمِ اشکِ عزایت، تا تو را بخوانند و به تو سلام دهند. امّا من…! آقا جان! من هم اینجا، از پسِ فرسنگها فاصله، دلِ داغدارم را به سوی تو روانه… بیشتر »
   سه شنبه 8 آبان 139729 نظر »
   گفت: «شنیده بودم جاذبه‌ی عشق حسین، امّا دیدنِ این جاذبه که چطور میلیون ها نفر را از سراسر جهان به سوی خود کشانده است؛ حال و هوای عجیبی دارد. کاش تو هم همسفرمان بودی و می‌دیدی که چگونه همه در کنار هم، راهیِ راهی شده‌اند که مقصدشان حسین است». کاش بودم… بیشتر »
   پنجشنبه 3 آبان 139722 نظر »
  چقــ ــدر زیباست  بــ ــه یادِ تــ ــو بــ ــودن هــ ـــر ساعت هــ ـــر لحظــ ــه … بیشتر »

موضوعات: منتظران ظهور
   چهارشنبه 2 آبان 13975 نظر »